محبت کردن به جای عصبانی شدن!
در حدیثی از امام جعفر صادق آمده که هر کس به فرزندش محبت بسیار کند خداوند به او رحم میآورد.
امروز وقتی چشمم به این حدیث افتاد آه از نهادم بلند شد. شاید این حدیث برای خیلی ها عجیب باشه. مگر نه اینکه همه پدر و مادرها به فرزندانشون محبت زیادی میکنند پس چرا امام صادق چنین حدیثی دارند؟ باید بگم من خودم محبت به فرزند را اینطوری معنی میکنم یک محبت غریزی که فرقی بین من مادر با یک گربه با یک مرغ یا یک گاو نیست. همه به بچههامون شیر میدیم، براش از خودگذشتگی میکنیم و خواهان سلامتی و خوشی او هستیم. یکی هم محبت بسیار: محبت بسیار یعنی کاری فراتر از محبت غریزی.
من شاید بارها برای اینکه فرزندم موفق بشه، کارهای خوب یادبگیره و درست رفتار کنه عصبانی شدم، تنبیهش کردم، حتی سرش داد زدم و سرزنشش کردم. چیزی که با نفس دوست داشتن و محبت کردن سازگار نیست و نتیجه برعکس به بار آورده. محبت شدید یعنی خواستن بهترین ها برایش از بهترین و نیکوترین راهها. داد زدن، سرزنش کردن و عصبانی شدن بهترین راهها بوده؟؟نه خیلی وقتها برای یک هدف خوب وسیله بدی را برگزیدم و نتیجهاش را هم دارم میبینم.
امروز چند بار به دخترم تذکر دادم کمک کند وسایلش را جمع کند که نیامد و من تنهایی جمع کردم. موقعی که من مشغول جمع کردن بودم دائما در حال دویدن بود و می خورد به من. اما هر بار وقتی یاد حدیث بالا میافتادم آرام میماندم و به رفتار دخترم فکر میکردم. راستش رفتار امروز دختر من نتیجه سختگیریهای من است و داد و فریادهای من موقع جمع کردن خانه که او را از انجام هر کاری با من فراری میکند. من این روزها فقط صبر میکنم و سعی میکنم اول رفتار قبلی خودم را جبران کنم و بعد در آرامش رفتارهای دخترم را اصلاح کنم.